یاعلی رفتم بقیع اما چه سود
هرچه گشتم فاطمه آنجا نبود
یاعلی قبرپرستویت کجاست
آن گل صدبرگ خوش بویت کجاست
هرچه باشد من نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه بی حاصل است
فاطمه حلال صدها مشکل است
من طواف سنگ کردم دل کجاست
راه پیمودم پس منزل کجاست
کعبه بی فاطمه خشت و گل است
قبر زهرا کعبه اهل دل است.......
اینک لحظه وداع با علی (ع) ! چه دشوار است.اکنون علی باید در دنیا بماند. سی سال دیگر !
پلکهایش را فروبست و چشمهایش را به روی محبوبش ـ که در انتظار او بود ـ گشود.شمعی از آتش و رنج ،
در خانه علی خاموش شد و علی تنها ماند . با کودکانش.
از علی خواسته بود تا او را شب دفن کند ، گورش را کسی نشناسد و … و علی چنین کرد.
اما کسی نمی داند که چگونه؟ و هنوز نمی داند کجا؟
در خانهاش؟ یا در بقیع ؟ معلوم نیست. و کجای بقیع ؟ معلوم نیست.
آنچه معلوم است، رنج علی است، امشب، بر گور فاطمه .
مدینه در دهان شب فرو رفته است، مسلمانان همه خفته اند. سکوت مرموز شب گوش به گفتوگوی آرام علی دارد.
و علی که سخت تنها مانده است، هم در شهر و هم در خانه ، بی پیغمبر، بی فاطمه. همچون کوهی از درد، بر سر
خاک فاطمه نشسته است.نسیم نیمه شب کلماتی را که به سختی از جان علی برمیآید، از سر گور فاطمه
به خانه خاموش پیغمبر میبرد.
ـ بر تو، از من و از دخترت ـ که در جوارت فرود آمد و به شتاب به تو پیوست، سلام ای رسول خدا.
ـ از سرگذشت عزیز تو ـ ای رسول خدا ـ شکیبایی من کاست و چالاکی من به ضعف گرایید . اما، در پی سهمگینی فراق تو و سختی مصیبت تو، مرا اکنون جای شکیب هست.
من تو را در شکافته گورت خواباندم و در میانه حلقوم و سینه من جان دادی، “انا لله و انا الیه راجعون”.
دکتر شریعتی
شهادت یگانه دخت پیامبر اکرم تسلیت باد.
بازدید دیروز : 11
کل بازدید : 135496
کل یاداشته ها : 96